ارتباط با کارشناسان...
ارتباط با کارشناسان...
مسمویت آبستنی (کتوز) در میش ها و بز های ماده

مسمویت آبستنی (کتوز) در میش ها و بز های ماده

وقوع و علل

به طور کلی بیماری مسمومیت آبستنی در گوسفند و بز تحت یک مجموعه از عناوین همانند کتوز بیماری بره زایی یا بزغاله زایی بیماری آبستنی و بیماری مرتبط با بره ها و بزغاله ها به صورت دو قلو مطرح و شناخته شده است.

این بیماری در تمامی نقاط جهان به وقوع می پیوندد و عارضه ایی است که تنها در آخرین ماه آبستنی ایجاد می شود و غالبا کشنده است. در کل مرگ و میر ناشی از این عارضه در طی مدت زمانی معادل با ۲ تا ۱۰ روز بوجود می آید و در این زمان در حدود ۸۰ درصد از دامهای بیماری به مرگ و میر دچار می شوند.

عوامل مشارکت کننده در امر بروز بیماری

عوامل متفاوتی میتوانند بر روند شروع و پیشرفت این عارضه مشارکت نمایند اما برای درک آسان آنها می توان این دسته از عوامل را به دو گروه کلی تحت عناوین تغذیه و مدیریت و متابولیسم تقسیم بندی نمود.

 مسمومیت آبستنی را می توان بر اساس تغذیه و مدیریت طبقه بندی نمود و در برخی از موارد می توان این عارضه را از طریق برخی از عوامل در دام القا نمود که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

سوء تغذیه مزمن و یا تغذیه نامطلوب دامها در طی دوره آبستنی

ایجاد یک گرسنگی یا قطع خوراک به طور سریع و تقریبا کامل و مرتبط با تنش های محیطی و روانی در گوسفندان تغذیه شده به طور مطلوب

این دو شکل از بیماری میتوان به ترتیب به برخی از عوامل همانند سندروم ناشی از سوء تغذیه (مزمن) و سندروم نشات گرفته از تنش (حاد) نسبت داد.

 نوع دوم بیماری در اثر بروز تنش های ناشی از شرایط اقلیمی همانند بارش برف و باران سنگین همراه با تنش های روانی مانند حمل و نقل با استفاده و یا بدون مصرف وسايل نقليه و استرس ناشی از عوامل دیگر همانند شیوع یک بیماری به طور خفیف به وقوع می پیوندد.

 احتمالا در عمل استفاده از یک سطح تغذیه ای نابسنده و غیر مکفی یکی از عوامل رایج و متداول در امر بروز حساسیت و ایجاد استعداد در میش ها برای ابتلا به این بیماری به شمار می آید. اما بایستی به این مطلب اشاره نمود که تنش یا یک دوره کوتاه مدت مبتنی بدون اجرای تغذیه به طور مکرر یکی از جمله عواملی است که میتواند شروع بیماری را تحریک نماید.

تغذیه به عنوان یک عامل پیشگیری

به طور کلی آبستنی و حضور بره ها و بزغاله های متولد نشده یکی از عوامل موثر در تغذیه میشها و بزهای ماده آبستن به شمار می آید.

طول دوره آبستنی در گوسفند و بز در مقایسه با سایر نشخوار کنندگان دیگر اندک می باشد و نیاز جنین به مواد مغذی و گلوکز در دو ماه آخر آبستنی به بالاترین حد خود می رسد.

تغییرات بیوشیمیایی

در گامه های اولیه بیماری مقدار غلظت گلوکز خون کمتر از ۳۰ میلی گرم ۱۰۰ میلی لیتر می باشد و ممکن است غلظت آن به مقادیر کمتر و برابر با ۱۰ میلی گرم ۱۰۰ میلی لیتر برسد و این در حالی است که غلظت نرمال و طبیعی گلوگز برابر با ٤٠ تا ٦٠ میلی گرم ۱۰۰ میلی لیتر می باشد.

از سوی دیگر معمولا مقدار اجسام کتونی موجود در خون بیشتر از ۱۵ میلی گرم ۱۰۰ میلی لیتر می باشد و گاهی ممکن است مقدار این دسته از اجسام به ۸۰ میلی گرم ۱۰۰ میلی لیتر برسد و این در حالی است که مقدار نرمال و طبیعی آن برابر با ۱ تا ۴ میلی گرم ۱۰۰ میلی لیتر است.

 در این بیماری محتوای اسیدهای چرب آزاد موجود در پلاسمای خون ازدیاد می یابد و این امر به این معنا است که چربی های موجود در بدن تنها با هدف تامین انرژی مورد تجزیه قرار گرفته اند.

 از آنجایی که گلوکز یک ماده لازم و ضروری برای عملکرد مطلوب و بهینه مغز می باشد این امر بر این مطلب دلالت می نماید که کمبود گلوکز پیامدهایی را به دنبال دارد که از آن جمله می توان به مواردی از قبیل بروز اختلال در عملکرد دستگاه عصبی و ایجاد کما و مرگ و میر اشاره نمود.

 معمولا ماهیچه ها و عضلات در طی اجرای فعالیت ها به گلوکز نیاز دارند اما استفاده جنین از آن یکی از مهم ترین کاربردهای این ماده به شمار می آید. به طور کلی جنین های در حال رشد به طور مداوم مقادیر زیادی از گلوکز و اسیدهای آمینه را با هدف اجرای فرآیند رشد و تامین نیاز خود به انرژی برداشت می نمایند.

 به طور کلی عدم جذب مقادیر زیادی از گلوکز از جیره توسط گوسفندان و بزها و سایر نشخوار کنندگان دیگر و تولید گلوکز از سایر ترکیبات دیگر در کبد از جمله دلایلی هستند که می توانند مشکل تامین گلوکز را بزرگ جلوه دهند.

 واقعیت این است که ۸۰ درصد از رشد جنین در شش هفته آخر آبستنی به وقوع می‌پیوندد و در صورتی که جنین‌ها به صورت دو قلو موجود باشند میزان ازدیاد در وزن کلی آنها قابل توجه است.

 اگر چه مطالب زیادی در مورد مسمومیت آبستنی به صورت ناشناخته برجای مانده است اما بایستی به این مطلب اشاره نمود که با استفاده از برخی از راهکارها همانند اعمال یک مدیریت دقیق و تغذیه مطلوب و مکفی می‌توان بروز این بیماری را به حداقل رساند.

 در اواخر دوره آبستنی نرخ متابولیسم کلی دست کم به میزان ۵۰ درصد ازدیاد می‌یابد. نتایج ناشی از مطالعات بر این مطلب دلالت می‌نماید که در صورتی که تنها یک جنین وجود داشته باشد، میش‌ها و بزهای موجود در اواخر دوره آبستنی به درصد خوراک تغذیه بیشتری نیاز دارند و این در حالی است که در صورت وجود دو جنین میزان نیاز آنها به تغذیه در حدود ۷۵ درصد می‌باشد. با این حال در برخی از مواقع افزایش مقدار خوراک فراتر از ظرفیت و توانایی گوارشی گوسفندان می‌باشد مگر آنکه غلات جایگزین بخشی از علوفه شود.

 وجود چند جنین یکی از جمله عواملی است که دستگاه گوارش میش‌ها را با جمع شدگی روبرو می‌نماید و این امر به نوبه خود می‌تواند موجب ایجاد محدودیت در مصرف خوراک را فراهم آورد و ا این همان نقطه ایی که استفاده از کنسانتره امری مفید و اثر بخش می‌باشد. پرورش‌دهنده بایستی در ۶ هفته آخر آبستنی میش‌ها و بزهای آبستن را به طور روزانه با استفاده از ٠/٤٥٤ کیلوگرم ذرت و یا معادل با آن با کنسانتره پر انرژی تغذیه نماید.

 جدا ایستادن از سایرین بی ثباتی در راه رفتن کسلی و معمولا از خوراک افتادگی از جمله نشانه‌های بارز در میش‌ها و بزهای مبتلا به این بیماری به شمار می‌آیند مزید بر ر آن در این دسته از دام‌های بیماری نشانه‌های دیگری نیز وجود دارد که از آن جمله می‌توان اختلال در بینایی و ترس اندک از انسان و سگ اشاره نمود. همچنین در این بیماری نشانه‌های دیگری همانند کوری، تشنج ساییدگی دندان‌ها بر روی یکدیگر، سختی در تنفس وجود ترشحات مخاطی در بینی مشاهده می‌شود. نرخ مرگ و میر ناشی از این بیماری در حدود ۸۰ درصد می‌باشد و معمولا در طی ۲ تا ۱۰ روز به وقوع می‌پیوندد. در دام‌های مبتلا به این بیماری یک حالت شوک مانند ایجاد می‌شود.

 و آن این است که گوسفند تحت رژیم غذایی با فیبر بالا و کم انرژی قرار گیرد. این رژیم غذایی باید به گونه‌ای تنظیم شود که حاوی مقادیر کافی پروتئین، ویتامین‌ها و مواد معدنی ضروری باشد.

به طور کلی، تغذیه گوسفند در دوران آبستنی باید به گونه‌ای باشد که نیازهای انرژی و پروتئینی جنین و مادر را تامین کند. در عین حال، باید از اضافه وزن گوسفند نیز جلوگیری شود، زیرا چاقی می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های مختلف را افزایش دهد.) در صورتی که گوسفند به بیماری مسمومیت آبستنی مبتلا شود، درمان آن باید به سرعت آغاز شود. درمان این بیماری شامل تجویز محلول‌های حاوی قند، الکترولیت و ویتامین‌ها، تزریق کورتیکواستروئیدها و استفاده از داروهای ضد التهاب است.

واقعیت این است که ۸۰ درصد از رشد جنین در شش هفته آخر آبستنی به وقوع می‌پیوندد و در صورتی که جنین‌ها به صورت دو قلو موجود باشند میزان ازدیاد در وزن کلی آنها قابل توجه است.

 اگر چه مطالب زیادی در مورد مسمومیت آبستنی به صورت ناشناخته برجای مانده است اما بایستی به این مطلب اشاره نمود که با استفاده از برخی از راهکارها همانند اعمال یک مدیریت دقیق و تغذیه مطلوب و مکفی می‌توان بروز این بیماری را به حداقل رساند.

 در اواخر دوره آبستنی نرخ متابولیسم کلی دست کم به میزان ۵۰ درصد ازدیاد می‌یابد. نتایج ناشی از مطالعات بر این مطلب دلالت می‌نماید که در صورتی که تنها یک جنین وجود داشته باشد، میش‌ها و بزهای موجود در اواخر دوره آبستنی به درصد خوراک تغذیه بیشتری نیاز دارند و این در حالی است که در صورت وجود دو جنین میزان نیاز آنها به تغذیه در حدود ۷۵ درصد می‌باشد. با این حال در برخی از مواقع افزایش مقدار خوراک فراتر از ظرفیت و توانایی گوارشی گوسفندان می‌باشد مگر آنکه غلات جایگزین بخشی از علوفه شود.

 وجود چند جنین یکی از جمله عواملی است که دستگاه گوارش میش‌ها را با جمع شدگی روبرو می‌نماید و این امر به نوبه خود می‌تواند موجب ایجاد محدودیت در مصرف خوراک را فراهم آورد و ا این همان نقطه ایی که استفاده از کنسانتره امری مفید و اثر بخش می‌باشد. پرورش‌دهنده بایستی در ۶ هفته آخر آبستنی میش‌ها و بزهای آبستن را به طور روزانه با استفاده از ٠/٤٥٤ کیلوگرم ذرت و یا معادل با آن با کنسانتره پر انرژی تغذیه نماید.

 پیشگیری از بیماری مسمومیت آبستنی بسیار مهمتر از درمان آن است. برای پیشگیری از این بیماری، باید به نکات زیر توجه کرد:

 * تغذیه مناسب گوسفند در دوران آبستنی

 * جلوگیری از چاقی گوسفند

 * واکسیناسیون به موقع گوسفند

 * کنترل انگل‌های داخلی و خارجی گوسفند

 * فراهم کردن شرایط مناسب بهداشتی برای گوسفند

 در نهایت، باید گفت که بیماری مسمومیت آبستنی یک بیماری جدی است که می‌تواند منجر به مرگ و میر بالای گوسفندان شود. بنابراین، پرورش‌دهندگان گوسفند باید با این بیماری آشنا باشند و اقدامات لازم را برای پیشگیری و درمان آن انجام دهند.

 


Pregnancy toxemia (ketosis) in ewes and does. Colorado State University

مترجم: مهندس امید فعال زاده کارشناس علوم دامی